می‌توانست کلیسای از رونق‌افتاده‌ی ادونتیست باشد در آستانه‌ی یکی از جنگ‌های داخلی که پروتستانی گستاخ، سیاهی دود آتشی سترگ را به سمت‌اش روانه کرده‌بود. آن‌هم در دل شب.وقتی کشیش میانسالی در حال معاشقه با برده‌ای سیاهپوست بود.در حالی‌که چندساعت قبل راهبه‌های پیرِ صومعه در مراسم عشای ربانی ساعت‌ها در نیایش خالصانه‌شان زمزمه کرده‌بودند: ای روح‌القدس! ای پدر ما که در آسمانی! نان کفاف مارا امروز به ما بده. و ما را در آزمایش میاور بلکه از شریر رهایی ده.از شیطان گسیخته نیز! 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی در تهران هوش و حافظه آموزش فتوشاپ Jamal کفپوش pvc جوان ایرانی Shawn