خانه سردتر از بیرون بود. هر چند دقیقه یک‌بار فیوز می‌پرید و بخاری‌ها خاموش می‌شدند. مأمور اداره‌ی برق از حیاط بیرون رفت و یک فیوز کهنه و خاک‌گرفته از ماشین‌اش آورد. گفت‌ فیوزتان نیم‌سوز شده و نشان‌مان داد. فیوز کهنه را وصل کرد و گفت: «قابلی نداره. پنجاه تومن میشه» شماره کارت خواستم. گفت: نقدی پرداخت کنید. گفتم: نقد ندارم. فیوز کهنه را دوباره درآورد و فیوز نیم‌سوز را وصل کرد و رفت. دو دقیقه‌ی بعد دوباره فیوز پرید و بخاری‌ها خاموش شدند. مستر را آوردیم توی حیاط و توی آفتاب نشاندیم‌اش تا کمی گرم شود. رفت کنار باغچه‌ی نارنج و سرش را خم کرد و صدایم زد. گفت: ببین! ببین! چقدر وِجتِبل! گفتم: هوم. ولی این‌ها سبزی نیست آجی. علف درآمده. زن گفت: علف نیست که. گوجه‌ست! گفتم: اِ.! مستر گفت: نععع. تومیتو نیست. علفه! مرد آمد و رفت یک فیوز نو خرید و برگشت. قیمت را پرسیدم. گفت: «سی‌ودوتومن» دوباره تماس گرفتیم. بعد از یک‌ساعت آمدند فیوز را وصل کردند و رفتند. مرد گفت: خاک دهات بهتر است برای گوجه. گیرمان آمد، گلدان بگیریم و بکاریم. زن گفت: توی باغچه درآمده. مستر گفت: نه علف بود. تومیتو قرمزه! مرد گفت: آنجا گربه‌ها می‌روند گوه می‌کنند، ‌گوجه‌هاش رسید دست نزنید. مستر گفت: بابا! اصلا تومیتو نیست همه‌اش علفه مثِ.مثِ وجتبل!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

محصولات فروشگاه اینترنتی 5040 اوزیل موزیک سپید راه دانلود فایل کلاس آموزش فتوشاپ پاتوق جامع وبگردي بهرويان arian45dew Web April ستاد نماز جمعه گلبهار سنگ قیمتی